شرط کارآیی طرح آمایش آموزش عالی در دانشگاه ها چیست؟ ، ایران، کشوری با کمبود نیروی انسانی و ازدیاد فارغ التحصیلان بیکار
به گزارش وبلاگ سایه، رئیس دانشگاه فنی حرفه ای درباره چگونگی کارآیی مثبت طرح آمایش آموزش عالی و حل کردن مشکل اشتغال فارغ التحصیلان بیکار در کشور شرح داد.
گروه دانشگاه وبلاگ سایه، محیا معصومی- این روز ها توسعه آموزش های کیفی و فاصله گرفتن از کمیت گرایی در دانشگاه ها در دستور کار وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار گرفته است و این موضوع را تحت عنوان آمایش آموزش عالی در نظر دارد. تجمیع و ادغام موسسات آموزش عالی با وجود آنکه تا به امروز مورد انتقاد های زیادی قرار گرفته است؛ اما از نظر وزارت علوم راهکاری موثر و مفید برای بالابردن سطح کیفیت آموزش های دانشگاهیان است. در این خصوص با ابراهیم صالحی عمران رییس دانشگاه فنی وحرفه ای کشور به تبادل نظر نشستیم تا نظرات کارشناسانه وی را در این باره بیشتر بدانیم.
چه شد که صحبت از طرح آمایش عالی و تجمیع و ادغام موسسات آموزشی در این طرح به میان آمد؟
سال ها قبل همراه با توسعه آموزش عالی و رشد دانشگاه ها در کشور بدنه دولت به کادر اداری تحصیل نموده احتیاج داشت. درحقیقت هرچه بروکراسی اداری و دولتی گسترده شد احتیاج به داشتن مدرک دانشگاهی هم بیش از پیش احساس می شد و در نهایت این موضوع در کشور ما به عنوان یک فرهنگ شکل گرفت که هر کسی دانشگاه رود می تواند وارد بدنه سیاسی کشور گردد و از امتیازات مادی خاصی بهره مند گردد.
اینگونه بود که نگرش و فضای مثبتی نسبت به دانشگاه ها در کشور شکل گرفت و سیاستگذاران هم که برای توسعه آموزش عالی اختیار داشتند، مراکز آموزشی را توسعه دادند. عرضه و تقاضا باعث شد تعداد زیادی مراکز دانشگاهی در کشور (حدود 2500 مرکز) رشد نمایند.
متاسفانه در کنار این تصمیم گیری ها سیاست گذاری های دقیق تری برای رعایت تناسب احتیاج های اجتماعی و آماده سازی نیرو های انسانی صورت نگرفت و تنها توسعه دانشگاه مدنظر واقع شد. مسئولان فکر می کردند اگر صد ها دانشگاه مثل دانشگاه تهران در کشور داشته باشیم آن موقع دیگر مسئله ای نخواهد بود و این امر الگوی توسعه آن ها در هر منطقه و شهری شد.
پس از آن علاقه به تحصیلات تکمیلی شکل گرفت و اعضای هیئت علمی برای ارتقای خود تحصیل در مقاطع بالاتر را چاره می تماشاد. درنهایت کار به جایی رسید که دریافتیم با پدیده کمیت گرایی، مدرک گرایی و بیکاری جمعیت زیادی از فارغ التحصیلان روبرو شده ایم.
بیکاری بیش از 40 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی متاسفانه ابر چالشی است که این روز ها آموزش عالی با آن روبرو است. در یک بازه زمانی شاید نزدیک به 80 درصد دانشجویان تنها در 10 یا 20 رشته دانشگاهی تحصیل می کردند و طبیعی است که بخش دولتی قادر به جذب این تعداد فارغ التحصیل این رشته ها نباشد. وقتی بخش خصوصی در کنار بخش دولتی رشد نکرد دانشگاه ها هم نتوانستند از زمانی به بعد دیگر جوابگوی احتیاج ها باشند. این مسائل باعث شد تا بار دیگر در سیاستگذاری ها تنونظر گردد و بحث آمایش آموزش عالی به میان آید.
به نظر شما با این سیاستگذاری نو که تجمیع و ادغام موسسات و واحد های آموزشی را دربردارد آیا مسائل این چنینی مرتفع می گردد؟
آمایش را صرفا نباید تجمیع، ادغام یا حذف موسسات آموزش عالی دید. نگاه کمی گرایانه به آمایش آموزش عالی هم نمی تواند تمامی مسائل این حوزه را حل نماید. باید بتوانیم در کنار این طرح به بحث راهنمایی تحصیلی دانش اموزان هم توجه بیشتری داشته باشیم در حال حاضر دانش اموزان ما بی هویت شدند و با تماشا آمار 52 درصدی جمعیتی که سال جاری برای کنکور سراسری انتخاب رشته نکردند به راحتی می توان دریافت که آن ها بی هویت شده اند و نمی دانند در این جهت چه باید نمایند؟
جوانانی که نه در مدارس و دانشگاه ها؛ نه در بازارکار باشند و درعین حال مهارتی هم آموزش ندیده باشند، گویی چنین ظرفیتی روی دست جامعه مانده و این امر بسیار ناراحت نماینده است. اگر این ظرفیت ها مدیریت و ساماندهی نشوند برای جامعه دردسر می شوند.
فرهنگسازی را پس باید از آموزش و پرورش آغاز کنیم؟ چون طبیعتا این مدارس هستند که دانش آموزان را 12 سال آموزش می دهند.
آموزش و پرورش یک فرد را درست از 6 سالگی که زمان شکل گیری شخصیتش است تحت آموزش می گیرد، اما دیده می گردد که بعد از 12 سال تحصیل آن فرد بدون برنامه ریزی و داشتن مهار خاصی رشد پیدا می نماید و در این مسئله آموزش و پرورش راهنمایی گر خوبی نبوده است.
بیشتر درباره راهنمایی تحصیلی شرح دهید؟ پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
در 6 سال اول زندگی استعداد های عام شکل می گیرد و پس از آن او به جهت یادگیری استعداد های خاص راهنمایی می گردد یعنی ابتدا استعداد ها شناسایی و سپس در متوسطه اول و دوم این استعداد به سمت گرایش ها و علایق فرد سوق پیدا می نماید. عمده سیستم های آموزشی جهان فرد را به سمت آموزش های فنی و حرفه ای راهنمایی می نمایند تا بعد از اخذ دیپلم بتوانند به بازار کار وارد شوند. قرار نیست که تمامی افراد راهی دانشگاه شوند و آموزش عالی مهارتی هم رویکردی است که همانند تمام کشور ها در ایران هم باید مورد توجه باشد.
دانشگاه هایی همانند فنی و حرفه ای مروج آمایش آموزش عالی مهارتی خواهد بود؟
معتقدیم یکی از راه های کیفی آمایش آموزش عالی، حرکت از آموزش عالی به طرف آموزش عالی مهارتی است. جالب است بدانید که ایران هم کمبود نیروی انسانی کارآمد دارد و هم از طرفی با آمار بالایی از فارغ التحصیلان بیکار روبرو است؛ بنابراین هر سیستم آموزشی در کشور که بتواند جوانان را به سمت بازارکار راهنمایی کند مدل و شیوه خوبی است.
در آموزش عالی مهارتی رشته های تحصیلی متناسب با احتیاج های بازارکار ارائه می شوند و با شناختی که از مشاغل به دست می آید، رشته ها شکل می گیرند. درحال حاضر از 140 رشته تحصیلی دانشگاه فنی و حرفه ای بیش از 90 رشته برای دوره های کاردانی و تکنسینی است و آمار ها نشان می دهند که افرادی که در این رشته ها تحصیل می نمایند پس از فارغ التحصیلی وارد بازار کار و بخش خصوص می شوند و نه استخدام بخش دولتی.
با این حساب نه تنها شیوه آمایش آموزش عالی فعلی بلکه شیوه پذیرش نوی که برای کنکور سراسری درحال آنالیز وتصویب است (شیوه نو کنکور که طبق اعلام مسئولان از سال 1401 یا 1402 احتمالا اجرایی می گردد) به نظر شما کارایی مفیدی نخواهد داشت؟
اگر راهنمایی تحصیلی را اصلاح نکنیم و جوانان دوباره طالب دانشگاه و مدارک تحصیلات عالیه باشند حتی با تغییر شیوه برگزاری و پذیرش کنکور هم اتفاقات مثبتی رخ نمی دهد. بحث مهم توسعه آموزش عالی مهارتی و اتصال آن به آموزش عالی و ویژگی های مالی و رشد مالی کشور است. این سیستم آموزش عالی به تنهایی جواب نمی دهد.
منبع: خبرگزاری دانشجو