اسراری وحشتناک از نژاد انسان ها!
به گزارش وبلاگ سایه، نژاد انسان ها
همانطور که می دانید انسان ها از اول خلقت به این شکل نبوده اند و تغییرات بسیار زیادی را از لحاظ فیزیکی متحمل شده اند تا به شکل امروزی برسند. انواع و اقسام گونه ها در نقاط مختلف و با مشخصات فیزیکی مختلف از شروع وجود بشریت بر روی زمین به وجود آمده اند و قرن های متمادی است که انسان ها در همین نژاد و گونه ای هستند که در حال حاضر نیز وجود دارند. این حقیقت که نیاکان اصلی ما، افرادی شبیه به ما نبوده اند و از نظر بسیاری از مشخصه ها با ما دارای مغایرت های فراوان بوده اند، حقیقتی دور و دراز است اما به راستی چه کشمکشی بین نژادها و گونه های مختلف انسانی به وجود آمد که تنها گونه به جای مانده، این گونه است؟ بر سر دیگر گونه و نژاد انسان ها چه آمده است؟ در ادامه با ما در خبرنگاران همراه باشید تا به اتفاق یکدیگر، پرده از این راز برداریم.
تا به حال برایتان این سوال پیش آمده است که علت انقراض دیگر گونه و نژاد انسان ها همانند انسان نئاندرتال چه بوده است؟ چرا دیگر گونه ها نتوانستند تا خود را با محیط و شرایط مختلفی که پیش آمد، تطبیق دهند؟ این سوالاتی که الان ما آن ها را برای شما بیان کردیم، تنها گوشه ای از سوالات مختلفی است که برای انسان شناسان به وجود آمده است و حال جواب هایی برای آن یافته اند که به نظر می رسد، از هر جواب دیگری قابل استنادتر باشد.
در حال حاظر انسان خود را از هر نوع بشر و نژاد انسان ها که در هر دوره پا بر روی زمین گذاشته است، برتر می داند اما اگر فکر می کنید که منظور ما این است باید به شما بگوییم که منظور ما این نیست بلکه ما از نظر مشخصات ظاهری این مطلب را مورد مکاشفه قرار داده ایم.
از بین تمامی نژادهای مختلف در واقع تنها یک گونه انسانی به نام انسان های هومو ساپینس ها که در واقع همان انسان های خردمند هستند، برنده جنگ تطابق و بقا شدند و در نتیجه در اثر سال ها فراوری و مثل و زندگی و جنگ برای بقا، نسل فعلی بشر را بر روی زمین به وجود آوردند.
مهم ترین ویژگی نژاد انسان ها در گونه هومو ساپینس ها، سازگاری در دشوارترین شرایط محیطی است و همین عامل بقای آن ها بوده است. از القاب ساده شده هومو ساپینس ها، انسان های خردمند بوده است. دو تن از دانشمندان بسیار پیروز این عرصه به نام های پاتریک رابرتز و برایان استوارت، تمامی یافته های خود را مبنی بر پیروزیت گونه هومو ساپینس ها در مجله Natur Human Behaviour منتشر نمودند.
آن ها در این گزارش خود اینگونه منتشر کرده اند که: تمامی گونه های نژاد انسان همه یکی پس از دیگری، از بین رفته اند. آن ها به این نتیجه رسیده اند که حدود 30 هزار سال پیش، آخرین نئاندرتال ها بر روی زمین ناپدید شدند و اجداد اصلی ما که همان نژاد انسان ها از گونه هومو ساپینس ها هستند را در جنگ برای بقا بر روی زمین تنها گذاشتند.
حال سوال اصلی این است که در حالی که دیگر گونه ها از بین رفته اند، چگونه اجداد ما همچنان زنده مانده اند؟ یکی از ساده ترین توضیحات که بسیار هم ساده است، توانایی فکر و مغز در هوموساپینس ها بوده است.
البته باید این نکته را بگوییم که نژاد انسان ها از گونه نئادرتال ها بر خلاف چیزی که ما فکر می کنیم، غارنشین هایی وحشی نبوده اند. به هر حال آن ها هم برای زندگی کردن نیاز به یک سری امکانات مخصوص داشته اند. به طور مثال آن ها آتش را برای پخت غذاهای خود استفاده می کرده اند و به نظر می رسد که نظامی یک پارچه برای مراقبت های اجتماعی داشته اند.
با نگاهی دقیق تر به سوابق فسیلی تا به الان کشف شده، انسان های هومو ساپینس، در دوره ای در حدود 300 هزار سال تا 12 هزار سال قبل را شامل می شوند. یکی از صفاتی که انسان شناسان برای زندگی هوموساپینس ها بیان می نمایند، تطبیق عمومی این گونه از انسان با محیط اطراف خود در کنار به دست آوردن ویژگی های ویژه در کنار دیگر شرایط همیشگی است.
بر اساس گفته دانشمندان، این گونه در حدود 80 هزار سال پیش از آفریقا آغاز به مهاجرت کرده و از زیستگاه های متفاوت و متنوعی از زیستگاه های متنوع از جنگل های متراکم گرمسیری تا رشته کوه های سردسیر را شامل می گردد.
البته باید به این موضوع اشاره نماییم که بیشتر موجودات زنده، همواره منحصر به هومو ساپینس ها نیستند. حتی بعضی از گونه های جانوری دارای صفات مخصوصی هستند و به صورت مثال می توانیم به جانورانی که بیشتر از یک رژیم غذایی برخوردار هستند را برای شما بیاوریم. انسان شناسان عمدتا استدلال می نمایند که گونه ما یعنی همان هومو سیپناس ها، به این علت قادر به سازگاری با محیط های مختلف بوده اند که تغییرات شناختی چشمگیری را تجربه کرده بودند و با محیط سازگار شدند.
کارشناسان انسان شناس بر این باور هستند که هومو ساپینس ها توانایی زندگی در هر زیست بوم قابل سکونتی را از خود نشان داده اند؛ از جمله مکان های غنی همانند نواحی مدیترانه ای و بعلاوه قطب شمال و رشته کوه های آند در آمریکای جنوبی. موضوعی که به خوبی استراتژی های معیشتی ما هومو ساپینس ها را نشان می دهد.
هومو ساپینس ها در اواخر دوره پلیستوسن، بین 12 هزار تا 100 هزار سال قبل، در سراسر دنیا پراکنده شده اند. شواهدی از نژاد انسان ها هومو ساپینس ها در نواحی شمالی و سردسیر قاره آمریکا و محیط های مرتفع و بعلاوه جنگل های بارانی گرمسیری در سراسر آسیا، آمریکا و ملانزی که منطقه ای در نزدیکی استرالیا که شامل فیجی، پاپوآ گینه نو، غربی تازه گینه و جزایر سلیمان است، وجود دارد. البته صفات رفتاری که فکر می کردیم منحصر به هومو ساپینس ها است همانند زبان پیچیده در دیگر گونه های انسانی و به خصوص نئاندرتال ها، وجود داشته است.
این به آن معنا است که به احتمال زیاد بیشتر پیشرفت های شناختی پیش از این به وسیله اجداد مشترک ما به دست آمده است و ما این خصوصیات را با دیگر انسان تبارها مانند نئاندرتال ها سهیم شده ایم.
منبع: الی گشت