واکنش روزنامه اصولگرا به انتخاب رئیس تازه صداوسیما
به گزارش وبلاگ سایه، روزنامه اصولگرای جوان نوشت: تغییر در مدیریت صداوسیما همواره با این پرسش ناگزیر روبه رو می گردد که آیا رسانه ملی تغییر (مثبت) خواهد نمود؟!

بعضی مطالعات نشان می دهد تصور مردم از بخش خبری صداوسیما آن است که این رسانه تا حدودی بسته، محدود و توجیه گر وضع موجود است؛ و اتفاقاً همه این ها را با تلقی حفظ منافع ملی انجام می دهد، در حالی که منافع ملی لزوماً توجیه نماینده وضع موجودی که معلول عملکرد بعضی مدیران یا حتی ساختار های ناکارآمد است، نیست.
رسانه نباید توجیه گر باشد، اما راهنمایی گری رسانه کاملاً معقول و امری پذیرفته شده در فرهنگ رسانه ای است. بین توجیه و راهنمایی، آن قدر احتمال خلط هست که کافی است شما توان راهنماییگری نداشته باشید، به راحتی به دامان توجیه گری می افتید.
برای تبدیل شدن به یک رسانه راهنمایی گر، بعضی از زمینه ها فراهم است، اما شاید رسانه ملی به دو علت بهره مند نبودن از نیروی انسانی کاربلد و ضعف های تکنیکی نتوانسته است انتظارات را برآورده کند. عموماً این گونه است که بعضی افراد ناشایست برای حضور در عرصه رسانه و رفتن روی آنتن به هر چیزی تن می دهند و هر سدی را از مقابل خود با تخفیف نفس هم که شده برمی دارند، در حالی که افراد شایسته معمولاً به واسطه عزت نفس و خوی کناره گیری از معروفیت و هیاهو، تمایلی به حضور در عرصه رسانه ندارند. این شرایط در درازمدت سبب می گردد همه چیز در اختیار ناشایسته سالاری قرار بگیرد. وظیفه رسانه ای که می خواهد راهنماییگر یک تمدن و ملت بزرگ باشد، این است که به درون خلوت خیل بزرگ شایستگان فرهنگ و تمدن ایرانی برود و آنان را به میدان رسانه ملی وارد سازد و با پذیرش فضای بازتر و حذف بعضی نظارت های غیرمؤثر زمینه شایسته سالاری را در این رسانه معظم فراهم کند.
اگر مجری یک برنامه گفتگومحور یا مجری یک بخش خبری، شخصی باسواد و مستقل و آشنا به فنون رسانه باشد، دیگر نیازی به کنترل او از هفتاد جهت نیست و حضور مستقل او را مردم باور می نمایند و چنین عاملی می تواند راهبرد راهنماییگری رسانه ملی را به پیش ببرد، اما وقتی مجری متوسطی به کار گرفته گردد و او از چند جهت زیر نظر ناظران قرار بگیرد که خطا های ناگزیرش را کنترل نمایند، آن وقت راهبرد راهنماییگری یک رسانه پرمخاطب مانند صداوسیما به فضایی غیرقابل باور برای مردم و خسته نماینده و ناامیدنماینده تبدیل می گردد.
اکنون رسانه ملی ما عروس هزارداماد است و هر بخشی از دولتی ها گرفته تا غیردولتی ها انتظار دارند و می پندارند که این رسانه باید تریبون بلافصل و یک طرفه آنان باشد. در فشار دستگاه ها رفته رفته تلویزیون و رادیوی ما دیگر صدای مردم نخواهد بود.
منبع: فرارو